موشی درخانه تله موش دید، به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد همه گفتند: تله موش مشکل توست! بما ربطی ندارد! ماری درتله افتاد و هنگامی که زن خانه خواست مار را آزاد کند مار زن خانه راگزید .. از مرغ برای زن سوپ درست کردند و گوسفند را برای عیادت کنندگان سربریدند .. زن خوب نشد و مرد .. گاو را برای مراسم ترحیم کشتند و
تمام این مدت موش در سوراخ دیوار مینگریست و میگریست ..
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
خاطرات زندگی
و آدرس
raha2.LoxBlog.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.